کسب خبر کردن. جویای خبر شدن. خبر بدست آوردن. تهنبس. هنبسه. (از منتهی الارب) ، تجسس کردن. جستجو کردن. (از منتهی الارب) (تاج المصادر بیهقی)
کسب خبر کردن. جویای خبر شدن. خبر بدست آوردن. تهنبس. هنبسه. (از منتهی الارب) ، تجسس کردن. جستجو کردن. (از منتهی الارب) (تاج المصادر بیهقی)